English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (5824 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stay of proceedings U تعلیق دادرسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension U تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
suspensions U تعلیق دستگاه تعلیق محور تعلیق خودرو جلوگیری کردن
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
justiceship U دادرسی
hearing U دادرسی
hearings U دادرسی
legal procedure U دادرسی
justicing U دادرسی
litigation U دادرسی
trial U دادرسی
trials U دادرسی
deep freeze U تعلیق
suspensions U تعلیق
pendency U تعلیق
suspension U تعلیق
hangs U تعلیق
hang U تعلیق
suspense U تعلیق
abeyance U تعلیق
interruptions U تعلیق
interruption U تعلیق
deep freezes U تعلیق
civil litigation U دادرسی مدنی
procedure U ایین دادرسی
costs U خسارت دادرسی
costs U هزینه دادرسی
venue U محل دادرسی
hearings U استماع دادرسی
venues U محل دادرسی
hearing U استماع دادرسی
costs of proceedings U هزینه دادرسی
ex parte trial U دادرسی غیابی
judgments U دادرسی داوری
re trial U اعاده دادرسی
criminal proceedings U دادرسی جزائی
speedy trial U دادرسی فوری
prosecution team U تیم دادرسی
judgments U دادرسی فتوی
judgements U دادرسی داوری
judgements U دادرسی فتوی
judgement U دادرسی داوری
judgement U دادرسی فتوی
stay of proceedings U توقیف دادرسی
re hearing U اعاده دادرسی
public trial U دادرسی علنی
judgment U داوری دادرسی
justiciable U قابل دادرسی
military justice U دادرسی نظامی
new trial U اعاده دادرسی
with costs U با هزینه دادرسی
trial in presence of the parties U دادرسی حضوری
summery proceedings U دادرسی اختصاری
suspensive U تعلیق معلق
colloidal suspension U تعلیق کلوییدی
suspensive U درحال تعلیق
suspension of punishment U تعلیق مجازات
lay off U تعلیق کارگر
engine mounting U تعلیق موتور
hanging prevention U ممانعت از تعلیق
reduction to absurdity U تعلیق به محال
precipitable U تعلیق پذیر
precipitant U تعلیق شدنی
reprieval U تعلیق مجازات
spring suspension U تعلیق فنری
four point suspension U تعلیق چهارنقطهای
cardanic suspension U تعلیق کاردان
remainder U حالت تعلیق
probation U تعلیق مجازات
suspension U ایست تعلیق
suspensions U ایست تعلیق
suspense U درحال تعلیق
abeyance or adeyancy U تعلیق تعویق
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
law of procedure U قانون ائین دادرسی
security for cost U تامین هزینه دادرسی
with costs U بعلاوه هزینه دادرسی
taxation of costs U مالیات هزینه دادرسی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
rehearing U جلسه دادرسی مجدد
in camera proceedings U دادرسی غیر علنی
to delay the proceedings U به تأخیر انداختن دادرسی
code of procedure U قانون ایین دادرسی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
hearing incamera U دادرسی غیر علنی
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
emulsifying U بحالت تعلیق دراوردن
hoisting U دستگاه تعلیق جرثقیل
emulsified U بحالت تعلیق دراوردن
suspension wheel U چرخ تعلیق خودرو
emulsify U بحالت تعلیق دراوردن
emulsifies U بحالت تعلیق دراوردن
suspensor U موجب تعلیق نگاهدارنده
reprieve U تعلیق اجرای مجازات
on probation U در دوره تعلیق مجازات
reprieved U تعلیق اجرای مجازات
reprieving U تعلیق اجرای مجازات
on probation U به شرط تعلیق مجازات
to be on probation U در دوره تعلیق مجازات
reprieves U تعلیق اجرای مجازات
to be in suspension U در حالت تعلیق بودن
reductio ad absurdum U تعلیق بامر محال
front wheel suspension U تعلیق چرخهای جلو
hanging U اویزان درحال تعلیق
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
criminal proceedure code U قانون ایین دادرسی کیفری
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
mistrial U دادرسی پوچ وبی نتیجه
hypostasis U موجود فرضی حالت تعلیق
suspends U معلق کردن تعلیق دادن
front axle suspension U اویزش یا تعلیق اکسل جلو
torsion bar U بار پیچشی اهرم تعلیق
suspending U معلق کردن تعلیق دادن
stultification U تعلیق بمحال احمق ساختن
privation U محروم سازی تعلیق مقام
privations U محروم سازی تعلیق مقام
probation order U دستور یا حکم تعلیق مجازات
to be on probation U در دوره تعلیق مجازات بودن
suspend U معلق کردن تعلیق دادن
taxing master U مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
oyez U اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judge U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judged U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judges U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
suspend U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
buggie U بوگی دستگاه تعلیق جلو توپ
to give a suspended sentence [British E] U حکم دوره تعلیق مجازات دادن
suspending U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspends U تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
legal aid U معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
disperse U [درجه تعلیق و پراکندگی مواد رنگی در رنگرزی]
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
aerosol U تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
aerosols U تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
lyuch law U مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
suspension strap U نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
the inquisition U دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
procedendo U حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
probation officer U ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
probation officers U ماموری که متهم در طی دوران تعلیق اجرای مجازات باید تحت نظراو باشد
refresher U حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
summing up evidence U نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
precipitated U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating U غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
to suspend [stay] a ruling [proceedings] [the execution] U تعلیق کردن حکمی [دعوایی ] [ اجرای حکمی] [قانون]
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
lord high stew of england U رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
to hear a case U دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
wager of battle U نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
purgation U روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
lattice suspension bridge U پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
judge advocate general U رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
Recent search history Forum search
1The outright abolition of the death penalty.
1leave the trial?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com